نمایشگاه جدید داستان زندگی روزمره مردم بومی شمال انتاریو در دهههای 1950 و 1960 را روایت میکند.
12 آوریل 2024
جان مک فی بزرگ شد در دهه 1920 و 30 در مزرعه خانوادگی در دانچرچ، انتاریو، با پدر، مادر معلم دوربین و شش خواهر و برادرش. او بعداً با هواپیما در نیروی هوایی سلطنتی کانادا پرواز کرد و پس از جنگ جهانی دوم به خانه بازگشت تا با پدرش نقشه های آب و هوا تهیه کند و درختان را تماشا کند. در نهایت، او با یکی از کارمندان اداره اراضی و جنگل های استان، که اکنون به عنوان وزارت منابع طبیعی شناخته می شود، ملاقات کرد که در حال پوسته ریزی کنده های آنها بود. او به کار علاقه مند شد و در سال 1949 به وزارت ملحق شد و در زمستان به برداشت کنده درخت و در تابستان آتش سوزی جنگل ها را خاموش کرد.
سال بعد، مک فی یک افسر مدیریت تله شد و به Sioux Lookout، یک شهر کوچک و مرکز اداری کلیدی برای جوامع دورافتاده شمال انتاریو نقل مکان کرد. به مدت ده سال، او از مکانهایی در امتداد حوضه خلیج هادسون، شبکهای گسترده از رودخانهها و دریاچههای غنی از ماهیگیری بازدید کرد. او حیوانات خزدار مانند بیور را زیر نظر داشت، اختلافات بین شکارچیان را میانجیگری کرد و مشکلات جمعیت حیوانات را به وزارت گزارش داد. در طول راه، او با مردمی در جوامع Anishinaabe، Cree و Anishiniv (که قبلا اوجی-کری نامیده می شد) ملاقات کرد و با آنها دوست شد.
مک فی از سفرهای خود عکاسی کرد و در مورد افرادی که ملاقات کرد نوشت سیلوا، مجله داخلی وزارت. یکی از نزدیکترین دوستان او یک تلهگذار و پیمانکار شرکت Hudson's Bay به نام فیلیپ متیو بود که به عنوان راهنما و دوست کمپینگ او خدمت میکرد. متیو یک بار 300 کیلومتر از فورت سورن تا کارخانه یورک پیاده روی کرد تا در یک رقص ویولن بنوازد. مک فی در یکی از مقالات خود نوشت: “من نمی توانم این داستان را تضمین کنم، اما ممکن است درست باشد.” روابط او با شکارچیان در این منطقه بینشی تکان دهنده از زندگی روزمره مردم ملل اول ارائه کرد. او به غرب به دریاچه پلیکان سفر کرد، جایی که با دانشآموزان مدرسه شبانهروزی آشنا شد، از شمال به فورت سورن برای عکاسی از مردم محلی در حال دوختن لباس، و به جنوب به ملت اول ماتاگامی رفت، جایی که شاهد بود که نگهبان دانش در فصل شکار گوزنها را صدا میکرد
در سال 1960، مک فی به جنوب به گوگوما، انتاریو نقل مکان کرد و پس از بیش از 20 سال به عنوان نگهبان ماهی و حیات وحش بازنشسته شد. پس از بازنشستگی با نوشتن 13 کتاب و بیش از هزار مقاله در روزنامه و مجله به کار ادامه داد. او همچنین حدود 1400 عکس خود را به Archives Ontario اهدا کرد.
پل سیزکوازیس، روزنامهنگار ویلو کری مستقر در ساسکاتون و بنیانگذار پروژه عکس آرشیوی بومی، روی کتابی درباره عکسهای آرشیوی کار میکند. انداختن پتو زیر آفتاب نیمه شب، وقتی با کار مک فی روبرو شد. او تحت تاثیر این تصاویر فاش کننده، در سال 2016 از طریق فیس بوک به دنبال مک فی بود. سیسکوازیس میگوید: «او آنجا بود، در نود سالگی بود، اما همچنان فعال بود، مثل میخ تیز». (مک فی در سال 2018 در سن 93 سالگی درگذشت.)
Seesequasis بیش از 100 عکس از شکستگی مک فی را برای نمایشگاه با عنوان انتخاب کرد. مردم آبخیز: عکس های جان مک فی، که از 11 می تا 17 نوامبر در مجموعه هنری مک مایکل کانادا در معرض دید قرار می گیرد. در اینجا، Seesequasis داستان های پشت برخی از آشکارترین تصاویر نمایشگاه را به ما می گوید. او میگوید: «عکسهای مکفی خاص هستند، زیرا او به عنوان بخشی از کارش به سفرهای یک هفتهای در بوتهها رفت. او آنجا بود و با مردم محلی روی زمین زندگی میکرد، نه عکاسی که فقط به این طرف و آن طرف پرواز میکرد.»
خانم گری، دختر دانکن گری، فورت سورن (1955): «در آن زمان لباسهای محلی خریداری نمیشد، بنابراین همه لباسها را زنان میدوختند. هر جامعه بسته به پارچه های موجود در فروشگاه هادسون بی لباس متفاوت می پوشید. تارتان اسکاتلندی بسیار محبوب بود، اما لباس اینجا تارتان نیست، بنابراین فروشگاه خلیج هادسون آن روز باید پارچه متفاوتی در کنار آنها داشته باشد.
دانش آموزان مدرسه شبانه روزی Pelican Lake Indian, Sioux Lookout (1953): جان به ندرت در مدارس شبانه روزی شرکت می کرد زیرا این بخشی از کار او در اداره منابع طبیعی نبود. اما سپس این پسران بومی، دانشآموزان مدرسه شبانه روزی دریاچه هندی پلیکان را دید که ماهی را تماشا میکردند.
فیلیپ متیو، کارمند شرکت خلیج هادسون (1953): «فیلیپ ماتیو همه کاره بوشمن بومی بود: راهنما، شکارچی و شکارچی همه در یکی شدند. او پیمانکار شرکت خلیج هادسون بود. افراد محلی که زبان انگلیسی و زمین را می دانستند، می توانستند برای شرکت کار کنند، زیرا این شرکت بر این مهارت ها متکی بود. در اینجا فیلیپ به عنوان یک اقدام ایمنی، رزین یا قطران کاج را در شکافهای قایق میریزد.
خشک کردن مهر در Attawapiskat (1963): «کری در این منطقه برای تغذیه سگهای خود گوشت و گوشت فوک آویزان میکردند. از نظر تاریخی، آنها با اینوئیتها دشمنی داشتند و به اردوگاههای یکدیگر حمله میکردند.”
فیلیپ متیوز در حال خوردن اردک کباب، ساحل خلیج هادسون (1955): فیلیپ با جان مک فی در بسیاری از بخشهای حوضه راهنمایی و سفر کرد. اینجا، آنها با هم در اردوگاه هستند.»
هنری کوچهبرا موس را صدا میزند، ذخیره ماتاگامی (1959): «هنری حافظ دانش، شکار، به دام انداختن و کفش برفی بود. در اینجا او به جان نشان می دهد که چگونه از ساق استفاده کند. ساخته شده از پوست درخت غان، گوزن نر را در طول فصل جفت گیری جذب می کند: هنری در آن دمید و صدای سرزمینی گوزن نر را ایجاد کرد. سپس شکارچیان گوزن را غافلگیر کردند و کشتند».
طناب پریدن دختران، دریاچه شنی (1955): مدرسههای شبانهروزی معمولاً برای تابستان تعطیل میشوند، بنابراین این بچهها برای استراحت بیرون بودند و وقتی این عکس گرفته شد به خانه فرستادند. آنها در حال طناب زدن هستند، بازی که ممکن است قبل از تماس با مهاجران باشد.
کودکی در تیکیناگون، خانه لنزداون (1956): «تسکیناگان، یا گهواره ای که نوزادان را هنگام سفر به آن می بندند، در این منطقه استاندارد بود. در دوردست، خانه لنزداون قرار دارد که نقطه تجمع مهمی در طول معاهده بود. در طول این رویداد، مردم بومی مبلغ سالیانه خود را تقریباً 4 دلار آمریکا از افسران RCMP دریافت کردند.
یک دختر وبکویی که در مقابل یک تیپی در خانه لنزدان (1956) ایستاده است: “این یک تیپی نیست که مردم در آن زندگی می کردند، بلکه جایی است که گوشت دود می شد – این از این واقعیت آشکار است که درهای بالای آن بسته است. مردم محلی آنجا به طور سنتی نه در تیپی ها، بلکه در ویگوام های اوجیبوه زندگی می کردند که خانه های گرد کوچکی از چوب، پوست و علف هستند. تا دهه 50، مردم در کابین ها و خانه ها زندگی می کردند.
این داستان در شماره ماه مه منتشر شد مک لین. می توانید شماره ای را از اینجا خریداری کنید یا در اینجا مشترک مجله شوید.