بررسی ها و توصیه ها بی طرفانه هستند و محصولات به طور مستقل انتخاب می شوند. Postmedia ممکن است از خریدهای انجام شده از طریق پیوندهای موجود در این صفحه، کمیسیون وابسته دریافت کند.
محتوای مقاله
آن پاورز خود را زندگی نامه نویس نمی داند.
ممکن است در تورهای تبلیغاتی آخرین کتابش، سفرها: راه جونی میچل، بهترین تشخیص به نظر نرسد.
اما به نظر می رسد که او مشتاق تاکید بر این است که این کتاب، در عین حال که زندگی این خواننده و ترانه سرای نمادین را پوشش می دهد، نباید به عنوان یک زندگی نامه خطی تلقی شود. اول، این کار انجام شد. کتاب ها، مصاحبه ها، گلچین ها و مطالعات موسیقی شناسی زیادی درباره این هنرمند وجود دارد. پاورز در مقدمه کتاب می نویسد:فداییان و علما، عمدتاً جدایی ناپذیر، هر کوک گیتار، سفرها و برخوردهای نزدیک او را مستند کردند.» زندگی شخصی میچل شامل روابط بسیار تبلیغاتی با لئونارد کوهن، دیوید کرازبی، گراهام نش، جیمز تیلور، جکسون براون، سم شپرد و لری کلاین بوده و همچنین به خوبی مستند شده است.
تبلیغات 2
محتوای مقاله
بعلاوه، پاورز اعتراف میکند که او در مورد کنجکاوی علاقهمند است. حرفه چشمگیر او – او در حال حاضر منتقد موسیقی و خبرنگار NPR است، اما برای لس آنجلس تایمز، نیویورک تایمز، و ویلج ویس کار کرده است – تا حد زیادی به جای بررسی زندگی خصوصی افراد مشهور، بر انتقاد متمرکز شده است.
پاورز میگوید: «این یکی از دلایلی است که من خود را یک زندگینامهنویس خوب نمیدانم.» “من کمی احساس ناراحتی می کنم. من همچنین فکر می کنم که برای اینکه واقعاً یک زندگی نامه نویس مؤثر باشید، باید به نوعی موضوع خود را به هم بزنید. به همین دلیل است که در دهه 90، زمانی که در نیویورک و در مکانهایی مانند نیویورک تایمز کار میکردم، همیشه انتقاد را به نوشتن پروفایل ترجیح میدادم. نوشتن یک پروفایل یک موقعیت بسیار مصنوعی به نظر می رسید. من دوست دارم با هنرمندان در مورد ایده ها صحبت کنم، فقط به زندگی شخصی آنها اهمیت نمی دهم.”
با این حال، پاورز از سر ناچاری در حین نوشتن سفرها بیشتر به یک زندگی نامه نویس تبدیل شد. در حالی که هنر میچل مطمئناً زمینه مناسبی برای بحث است، جدا کردن آن از جزئیات زندگی و عشق او نیز دشوار است.
محتوای مقاله
تبلیغات 3
محتوای مقاله
پاورز میگوید: «او با هنرمندی مانند جونی میچل آهنگهای بسیار شخصی مینویسد، اما در عین حال چنان زندگی عمومی داشته که به خودی خود یک مدل، یک داستان و یک اثر هنری است. “شما باید کشف کنید که قهرمانان چه کسانی هستند. اتفاقاً او تقریباً به طور انحصاری با سایر نوازندگان همکاری می کند و نه تنها با نوازندگانی که با آنها کار کرده است. پس چگونه می توان در مورد آبی صحبت کرد و در مورد جیمز تیلور صحبت نکرد؟ نه به این دلیل که آهنگ هایی درباره او نوشته شده است، بلکه به این دلیل که او در ضبط است.”
نکات بیوگرافیکی در طول سفر وجود دارد که در آنها پاورز زندگی اولیه و تکامل میچل را به عنوان یک هنرمند ردیابی می کند. این شامل روزهای اولیه او در صحنه فولکلور کلگری، بازی در قهوه خانه به عنوان دانشجو در کالج هنر و طراحی آلبرتا قبل از رفتن به تورنتو و سپس لس آنجلس است. او به مسائل شخصی، از جمله مسائل سلامتی میچل، مانند آنوریسم ویرانگر در سال 2015 و درام پیرامون تصمیم او در سال 1965 مبنی بر واگذاری فرزندش به فرزندخواندگی اشاره می کند، که تا زمانی که آنها در سال 1997 با هم آشنا نشدند، علنی نشد.
اما پاورز زمان بیشتری را صرف بازگشایی خود کار میکند، از آلبومهای کلاسیک گرفته تا مطالب مبهمتر دهههای 1980 و 1990، که به اعتقاد او مورد توجه قرار نمیگیرد. او همچنین با چند تن از همسالان میچل و چند تن از معشوقه هایش از جمله کرازبی، کلاین، گراهام نش و تیلور مصاحبه می کند.
تبلیغات 4
محتوای مقاله
پاورز میگوید: «بعضی از افراد مانند کراسبی یا گراهام نش از صحبت کردن در مورد جانی بسیار خوشحال هستند، حتی ممکن است بگویید که آنها در مورد داستان غذا میخورند. “اما عادلانه است، زندگی آنها و اوست. برخی از افراد بسیار مایلند در مورد آن صحبت کنند. دیگران خصوصی ترند. لری کلاین که مدت زیادی با جونی ازدواج کرده بود و شاید مهم ترین همکار او بود، واقعاً نمی خواست در مورد زندگی شخصی آنها صحبت کند و فقط وقتی از او در مورد سؤالات فنی و موسیقایی بیشتر پرسیدم او واقعاً می خواست پاسخ دهد. خوب بود چون اطلاعات کافی در مورد چیزهای شخصی داشتم و چیزهایی که واقعاً باید بدانم و می خواستم بدانم، او گفت: “شما از چه سینتی روی این آهنگ استفاده کردید؟” “چرا این تصمیم تولید را گرفتید؟” این چیزی است که من را علاقه مند کرد. اکثر مردم از آن قدردانی می کنند. شایعه پراکنده می شود، همه آن را می دانند. من فکر می کنم درک واقعی از موسیقی جایی است که هنوز زمینه ای برای پوشش دادن وجود دارد.”
تنها کسی که با او مصاحبه نکرد جونی میچل بود. این اتفاق نیفتاد زیرا پاورز رد شد. او هرگز نپرسید.
او میگوید: «تجربه زیادی در مصاحبه با هنرمندان و افراد مشهور داشتهام و میدانم چه اتفاقی میافتد وقتی با یک فرد مشهور روبهرو میشوید». بسیار آسان است که در ردپای آنها گیر بیفتید و رشته خود را گم کنید. بااستعدادترین بیوگرافینویسها و پروفایلنویسها لزوماً این کار را نمیکنند، اما من احساس میکردم که میخواهم این فاصله را حفظ کنم و از گفتن چیزهایی که او دوست ندارد خجالتی نباشم.”
تبلیغات 5
محتوای مقاله
این بدان معنا نیست که سفر خیلی مهم است. مانند بسیاری از شنوندگان فهیم، پاورز قبلاً طرفدار آن بود. اما، اگر هیچ، عمیقاً در زندگی و هنر میچل کاوش کرد، تنها تحسین او را افزایش داد. با این حال، وقتی برای اولین بار با او تماس گرفتند تا کتابی درباره میچل بنویسد، او قانع نشد. همانطور که او در سفر می نویسد، پاورز می گوید که از شنیدن و خواندن نه تنها در مورد نبوغ میچل در طول سال ها، بلکه از اینکه او هرگز به درستی شناخته نشد خسته شد.
همانطور که دیدم، او نسبت به بقیه مزایای بیشتری داشت. پاورز می نویسد، استعداد ارزشمند او، اما همچنین ظاهرش به عنوان یک ملکه جشن، روابط نزدیک او با مردان قدرتمند… من افراد ضعیف را ترجیح می دادم.
اگرچه پاورز یک فمینیست است، اما همیشه بر این باور بوده است که تجربیات میچل در مورد جنسیت گرایی در این صنعت اغراق شده است. او پس از انجام تحقیقات، نظر خود را تغییر داد. این کتاب میچل را به عنوان کسی که برای بینش خود مبارزه کرده است، به ویژه در استودیو ترسیم می کند.
پاورز میگوید: «همه در صنعت موسیقی تحت تأثیر تبعیض جنسی قرار میگیرند، اما من فکر نمیکردم او قربانی آن باشد». وقتی در حال نوشتن برخی از فصلها هستم، هنوز فکر میکنم که شاید قرار دادن او در مرکز داستان در برخی موارد کمی بیش از حد باشد. مطمئناً دیگران را بیشتر از او تحت تأثیر قرار داد. اما من موارد زیادی پیدا کردم که این موضوع بر او تأثیر گذاشت و واقعاً فکر می کنم او از استانداردهای دوگانه رنج می برد. این چیزی بود که باید تنظیم می کردم. باید فکرم را تنظیم می کردم. این چیزی است که باید نظرم را در مورد آن تغییر میدادم.'
در نهایت، پاورز میچل را به عنوان نابغه ای می شناسد که استانداردهای بالایی را در شعر، نوازندگی گیتار، آهنگسازی و جادوگری استودیویی به ندرت توسط دیگران به دست می آورد.
پاورز میگوید: «من وارد کتاب شدم و فکر کردم: «اوه خدای من، آیا او واقعاً عالی است؟» من به شدت احساس کردم که بله، او باید خیلی عالی باشد. چیزی که آن را بسیار عالی می کند این است که آهنگ ها بسیار دقیق ساخته شده اند. حتی در سطح شعر، هیچ کس با او مقایسه نمی شود. من اولین کسی نیستم که جونی را نابغه خطاب می کنم و خودش هم خوشحال می شود که این عنوان را به دست آورد. اما چیزی که به آن رسیدم این بود که یکی از معانی کلمه نابغه کسی است که روح زمانه خود را تسخیر کند. یک چیز غیرمعمول در مورد جونی میچل این است که او موفق شد این کار را برای چندین دوره در آمریکای شمالی انجام دهد.”
آن پاورز در تاریخ 31 ژوئیه برای رویداد Wordfest ساعت 7 بعد از ظهر در کتابخانه یادبود پارک کلگری خواهد بود. از wordfest.com دیدن کنید.
محتوای مقاله