محتوای مقاله
به همه ما گفته می شود که در مصرف آب صرفه جویی کنید، شستن لباس ها و دوش گرفتن و غیره را به تعویق بیندازید، اما چرا سینک ها اجازه دارند کاملاً باز بمانند و کار کنند؟ جالبه. کارواش ها آب زیادی مصرف می کنند اما نیازی به پوشاندن ندارند؟ چرا؟
شهردار تمام اینها را کاملاً سوء مدیریت می کند و سیگنال های مختلط می دهد.
کار 18 ساعت به تأخیر افتاد زیرا فردی در محل زخمی شده بود، اما شهر به ما می گوید که باعث تاخیر یک هفته ای دیگر می شود. اینجا یه چیزی خیلی اشتباه پیش میره
محتوای مقاله
بیل استمپ، کلگری
قبض آب زیاد به نظر می رسد
وقتی آب را برای شستن ظروف داخل سینک آشپزخانه می ریزم، آن را می ریزم تا گرم شود. به جای اینکه در سینک فرو برود، اکنون آب را در یک پارچ برای گیاهانم جمع می کنم. من همچنین آب را از ماکارونی و سبزیجات صرفه جویی می کنم و از تفاله قهوه رقیق شده استفاده می کنم. به جای پایین رفتن از زهکش، او به باغ می رود.
در صورت حساب Enmax من 30.68 دلار برای فاضلاب برای 18.92 دلار آب پرداخت می کنم. من فکر می کردم فاضلاب باید 90 درصد قبض آب باشد. این در حالی است که با «هزینه خدمات فاضلاب» 162 درصد است. تغییر سرویس فاضلاب دو برابر تغییر سرویس آب است.
آیا بابت کاهش میزان آبی که وارد شبکه فاضلاب می شود تخفیف تعلق می گیرد؟
کالین پرت، کلگری
پیشنهادات شهروندان برای حل مشکل آب همچنان ادامه دارد
در 5 بهمن 1359، ایستگاه کمپرسور پرنسس به دلیل خرابی جوشکاری منفجر شد و جریان گاز شرق کشور را به کلی مختل کرد. اپراتور آن زمان “NOVA” موفق شد خط لوله کنارگذر را در 24 ساعت تعمیر کند.
در حال حاضر آبرسانی به ساکنان شهر به دلیل بروز حادثه در خط لوله بتنی اصلی که تنها نیمی از عمر مفید آن می گذرد، متوقف شده است. به طور باورنکردنی، شهر هیچ برنامه پشتیبان برای مقابله با چنین رویدادی ندارد.
آیا نصب لولههای بایپس موقت HDPE در حین آمادهسازی بخشهای بتنی آسیبدیده به گونهای که حداقل جریان جزئی آب حفظ شود، منطقی نیست؟ قبل از تبریک نوسازی شهر، اجازه دهید به جای تلاش برای نجات سیاره، به برنامه ریزی جدی واکنش در برابر بلایای طبیعی نگاه کنیم.
تئو ون بسئو، کلگری
محتوای مقاله
افزایش سود سرمایه به تجارت آسیب می زند
در دنیایی که شرکتها در استفاده از فناوریهای پیشرفته ماهرتر میشوند، کانادا باید انگیزههای بیشتر و نه کمتری برای ایجاد کسبوکارهای جدید فراهم کند که بتوانند با موفقیت در یک محیط بسیار رقابتی رقابت کنند. مبتکران و مخترعان کانادایی مهارت های لازم برای انجام این کار را دارند، اما اغلب فاقد پول برای شروع هستند. اینجاست که سرمایه گذاران خطرپذیر می توانند وارد عمل شوند و به آنها کمک کنند.
هیچ تضمینی برای موفقیت آمیز بودن این سرمایه گذاری وجود ندارد و اگر شکست بخورد، هیچ کس آنها را نجات نخواهد داد. به همین دلیل است که نرخ شمول 50 درصدی عایدی سرمایه انگیزه اضافی مورد نیاز آن را فراهم می کند. ریسکپذیرانی که شرکتهایی را ایجاد میکنند که کار خوب ارائه میکنند و کالاها و خدمات ارزشمند تولید میکنند، باید تشویق شوند، نه دلسرد.
اگر سود سرمایه زیاد باشد، به این معنی است که شرکت خوب است. اکنون می توان از این درآمدها برای رشد بیشتر و ایجاد مشاغل بیشتر (و مالیات بر درآمد بیشتر برای دولت) استفاده کرد. افراد موفق پول را دوست ندارند. آنها از دستاوردهایی که می توانند به آنها افتخار کنند خوشحال می شوند. اینکه چرا دولت فدرال ما می خواهد موفقیت را مجازات کند، فراتر از من است.
پیتر مانیستو، کلگری
این مقاله را در شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارید