اسکات کریگ می دانست که چگونه یک داستان تعریف کند.
او بهعنوان تهیهکننده، نویسنده و کارگردان مستند برای بیش از 40 سال، طیف گستردهای از داستانها را روایت کرده است که به شبکههای محلی و ملی برای ایستگاههایی مانند PBS، WBBM-Channel 2 و WMAQ-Channel 5 راه یافته است.
آقای کریگ با جزئیات واضح عواقب انسانی بسته شدن کارخانه خودروسازی در ساوت بند، ایندیانا را توضیح داد.
او ظهور شگفت انگیز مایک نورث از ترک تحصیل و صاحب غرفه هات داگ را به یکی از مشهورترین و موفق ترین شخصیت های رسانه ای شیکاگو بازگو کرد.
و او با بیل کورتیس، گزارشگر سابق WBBM برای “Watching the Watchdog” همکاری کرد، که توجه را به تکنیک های تحقیقاتی بی پروا جلب کرد و عبارت “مصاحبه کمین” را ابداع کرد.
او بر روی صدها فیلم مستند کار کرده و برنده یک جایزه ملی و 32 جایزه محلی و همچنین جایزه Peabody شده است. در سال 1997، او به حلقه نقره ای شیکاگو / غرب میانه آکادمی ملی علوم و هنرهای تلویزیونی راه یافت.
آقای کریگ در 18 آوریل بر اثر نارسایی چند عضوی درگذشت. او 89 سال داشت.
تئو فلوم، تهیه کننده و دوست تلویزیونی برنده جایزه گفت: «اسکات تولید مستند در شیکاگو را به سطح جدیدی ارتقا داده است.
او میدانست چگونه داستانی را در موضوعی بیابد که مردم را درگیر کند و آن را با قدرت بازگو کند. به نوعی، او به هموار کردن راه برای موج رو به رشد تولید مستند که امروز شاهد آن هستیم، کمک کرد.
اد اسپری، همکار سابقش، گفت: «او در شیکاگو با کانال 5 شروع کرد، به قبرستان گریسلند رفت، سنگ قبرهای معروف را پیدا کرد و در مورد هر یک از داستانهای آنها صحبت کرد، سپس مجموعهای از مستندهای شگفتانگیز، معمولاً یک ساعته، ساخت.
آقای کریگ بعداً به کانال 2 ملحق شد و با کورتیس و والتر جاکوبسون روی فیلمهای مستند کار کرد که به تبدیل این ایستگاه به پربینندهترین برنامه خبری شهر کمک کرد.
اسپری به یاد می آورد: «آن روزها، روزهای کملوت بود، زمانی که همه چیز یک فشار بود.
آقای کریگ بعداً شرکت تولیدی خود را به نام اسکات کریگ پروداکشنز تأسیس کرد.
یکی از پروژه های مورد علاقه او On the Waterways، سریال 13 قسمتی PBS با بازی جیسون روباردز بود که در آن گروهی از فیلمسازان جوان مشتاق با یک قایق موتوری 60 فوتی به کشور سفر کردند و داستان های ساکنان محلی در شهرهای مختلف بندری را تعریف کردند. در طول مسیر.
امی کولمن، دختر آقای کریگ، تهیه کننده سابق اپرا وینفری، به یاد می آورد: «او دوست داشت با این بچه های جوان کار کند و به آنها داستان گفتن را آموزش می داد.
او همچنین دو قسمت از “Frontline” را برای PBS تهیه کرد و برای HGTV در “The Good Life” و “Extreme Homes” کار کرد.
آقای کریگ می توانست با داستان خودش مجذوب خود شود. پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در اوهایو، او و سه دوستش یک ماشین نعش کش قدیمی را به قیمت 360.50 دلار خریدند، آن را به نام آوا گاردنر دلباز فیلم آوا نامیدند، آن را با تخت ها تجهیز کردند و به آلاسکا رفتند. آنها عبارت «از ووستر، اوهایو تا فیربنکس در هیرس» را در پشت ماشین نقاشی کردند که در طول مسیر توجه رسانه ها را به خود جلب کرد.
در آلاسکا، آقای کریگ، یک پیشاهنگ عقاب که با خواندن داستان های جک لندن الهام گرفته بود به شمال برود، از مبارزه با آتش سوزی جنگل ها پول درآورد. زمانی که او آتشسوزیهای جنگلی را خاموش نمیکرد، به عنوان کمدین در کلوپهای شبانه فیربنکس بهترین درآمد را داشت.
آقای کریگ در ۲۴ ژوئن ۱۹۳۶ در بکسلی، اوهایو، در خانواده ایولین کریگ، خانهدار، و ویلیام کریگ، استاد تئاتر در کالج ورسستر به دنیا آمد، جایی که پسرش بعداً قبل از دریافت دکترای تئاتر در آنجا حضور یافت. از دانشگاه ایلینوی
آقای کریگ با همسر اول خود، سوزان کریگ، تشکیل خانواده داد و شغل ثابتی در شعبه CBS پیدا کرد که در منطقه Champaign و Urbana به عنوان مجری کودکان خدمت می کرد. او ترفندهایی انجام می داد و با عروسک ها ارتباط برقرار می کرد. او همچنین به عنوان پیش بینی ایستگاه خدمت کرد.
ورود او به فیلمسازی به طور غیرمنتظره ای اتفاق افتاد که رئیسش از او خواست ریاست بخش مستندسازی ایستگاه را بر عهده بگیرد.
میدانی که یک داستان شروع، میانه و پایان دارد، درست است؟ آقای کریگ به نقل از رئیس قدیمی خود برای مقاله ای که در روزنامه گلن آربور سان، روزنامه شمال غربی میشیگان در نزدیکی خانه بازنشستگان آقای کریگ در لیلند منتشر شد، گفت.
دخترش گفت: «پس از چند فیلم، یک ایستگاه تلویزیونی بزرگ شهری به آنها مراجعه کرد تا او را به شیکاگو بیاورند.
آقای کریگ قبل از بازنشستگی به میشیگان ساکن قدیمی لینکلن پارک بود — اگرچه او هرگز از داستان گفتن دست برنداشت.
او میزبانی «داستان همسایه» را برای WIAA، یک ایستگاه رادیویی عمومی در اینترلوچن، میشیگان، آغاز کرد که در آن آقای کریگ شخصیتهای رنگارنگ محلی را معرفی میکرد. داستان ها بعداً کتابی به همین نام ساختند. او همچنین کتاب خندیدن در لیلاناو: یا سوگند می خورم که درست است، مجموعه ای از گفته های خنده دار محلی را منتشر کرد.
آقای کریگ که تقریباً همیشه کلاه کابز به سر میگذاشت، از گلف و انواع شوخیها لذت میبرد، مثلاً وقتی نوههایش را صدا میکرد.
از آقای کریگ علاوه بر دخترش، امی کلمن، همسرش، کارول باودن، یک دختر، جنیفر نایت و چهار نوه نیز به یادگار مانده است.
مراسم یادبودی برای ساعت 16:00 در 24 ژوئن در ساختمان قدیمی هنر در لیلند، میشیگان برنامه ریزی شده است.