لاس وگاس – پاییز گذشته در بازگشت به خانه در ساراسوتا، فلوریدا، زمانی که جان مورجز در هفته اول مسابقات انتخابی Circa Sports NFL NFL با نتیجه 5-0 مقابل گسترش بازی رفت، چند انگشتش می لرزید.
او می گوید: «لرزش می کند. من فکر می کردم این فقط اعصاب ناشی از شرط بندی و انتخابات است.
شرطبندی ورزشی بومی و کهنهکار شیکاگو، انتخابها را در اختیار اعضای سرویس معلولیت خود قرار میدهد. مورجس در سال 2022 حس بویایی خود را از دست داد. خستگی بعد از ظهر عادی شد.
سال گذشته، کالج و فوتبال حرفه ای توجه او را به خود جلب کرد، تا اینکه در سانفرانسیسکو برای سوپر بول خطر 2500 دلاری کرد. نینرز در وقت اضافه در لاس وگاس با نتیجه 25 بر 22 مغلوب کانزاس سیتی شد.
آن دویدن بدبختانه پوست خوک – در طی یک دوره طولانی که در آن همه جا سودهای خیره کننده ای کسب می کرد – او را عصبانی کرد، اما چیز دیگری وجود داشت.
او میگوید: «چیزی درست نبود که من در دل خود احساس میکردم. «احساس بدی داشتم، بنابراین برای معاینه سالانه به دکترم رفتم، که در ۲۲ سالگی از دست دادم. او از من یک سری سوال پرسید. اول: “حس بویایی شما چطور است؟”
من بازیها را خوب انتخاب نمیکردم و عطر و بویی نداشتم، اینها دو مشکل بزرگ من هستند. خوب، اولین علامتی که نشان می دهد مشکلی در بیماری پارکینسون وجود دارد، از دست دادن بویایی است.
یک متخصص مغز و اعصاب تشخیص مرحله 1 پارکینسون را تایید کرد.
“شکه شدم. ‘چرا من؟’ سپس مورگز می گوید: «این نمی تواند درست باشد. من تازه 60 ساله شده بودم و می دانستم [expletive] پایین می رفت فهمیدم زندگی سختی داشته ام. من یک پسر دهه 1980 هستم و این گویای همه چیز است. باشگاه ها بنوش.”
مورجس و همسر هلن به دخترشان اشلی کمک می کنند تا دو پسر کوچکشان، ماکسیموس و جولیوس را بزرگ کند. جان تلاشهای ورزشی خود را با ماکسیموس در ویدیوهایی در رسانههای اجتماعی نشان میدهد، اما او به ماکسیموس سرعت نداده است تا سلامتش را افزایش دهد.
مورگز میگوید: «بهتر است که مادرش اول باشد. «در 6 سالگی، او نمیفهمید، حتی با وجود اینکه میداند گسترش نقطهای. میتوانی این را از من نقل قول کنی.”
مثبت اندیشی
اشک می ریخت، اما فقط زمانی که مورجس از اولین قرار خود به خانه می رفت. وقتی به النا سلام کرد، جاسوسانش خشک شده بودند.
ساکت شد. حداقل قبل از مشورت با یک متخصص فکر می کرد. او شبکه های اجتماعی را تعطیل کرد، به پیام های متنی دیو شاراپانو و شان آلوارز، شوخی کهنه کار وگاس پاسخی نداد.
آلوارز، بازیکن لاس وگاس و معلول WagerTalk، و Murges در تنش هستند. آلوارز وقتی با مورجس تماس گرفت متوجه شد که مشکلی پیش آمده است، اما تلفن او خاموش بود.
میدانستم که او در حال تجربه چیزی است که میتوانم آن را با اضطراب خودم مرتبط کنم [issues]”- می گوید آلوارز. جان از آن دسته افرادی است که فقط میخواهد در کنار دیگران باشد، اما نمیخواهد اطرافیانش باشند.»
مورجس میگوید حدود سه هفته بعد، برای اولین بار با آلوارز صحبت کرد، کسی که ترس را در صدای دوست معمولی شادابش شنید. آلوارز در مورد نحوه پاسخگویی دچار مشکل بود، بنابراین سیستم پشتیبانی مورگز را تقویت کرد.
مدتی طول کشید تا جان متوجه شد که هلن، ماکسیموس، من، برادر کوچکتر دین [in Florida] آلوارز می گوید و دیگران برای حمایت اینجا هستند. ما حمایت او را دوست داریم، اما از او نیز حمایت می کنیم.
“از آنچه من می بینم، بازگشت به روال عادی یعنی بردن مکس به مدرسه و شرط بندی با دوستان او را در روحیه مثبت بازگردانده است.”
برنامه 10 ساله
اولین واکنش هلن جستجوی نظر دوم بود که تشخیص اولیه را تایید کرد. اما زمانی که آنها از مشکل بیمه در مؤسسه پیشگامانه علوم اعصاب در بیمارستان عمومی تامپا مطلع شدند، ناامید شدند.
هلن پس از عمل جراحی قلب در پاییز گذشته، شغل خود را که با بیمه ای که TGH می پذیرفت، از دست داد. آنها برای سیاستی مبارزه کردند که متأسفانه TGH از آن استقبال نمی کند.
جان می گوید: «تامپا جنرال یک برنامه عصبی دارد که در پارکینسون تخصص دارد. او کار بزرگی انجام می دهد. هزینه این داروها به تنهایی 5800 دلار در ماه است. چیزهای جدید و تقریباً می توانند آن را خنثی کنند. اما من نمیخواهم داستانی با احساس خوب باشد.”
من مورخسا را به دیک ویتال، پخش کننده معروف کالج ESPN که در آن منطقه زندگی می کند، اشاره می کنم. آنها هرگز ملاقات نکردهاند، اما مورگز از حمایتها و علایق بشردوستانه ویتالی آگاه است.
مورجس عکسی از مجسمه برجسته ویتالی را به من نشان میدهد – یک توپ بسکتبال در پنجه راست او، یک کودک در سمت چپ او – در باشگاه دختران و پسران ساراسوتا-لومانته، جایی که ماکسیم در حال بازی حلقهها است.
او بد نیست به ویتالی اشاره کند، کسی که ممکن است ایده، ارتباط یا راهی برای ورود به TGH داشته باشد. اما مورگز اصرار دارد که بدون توجه به آنچه در پیش است، در چارچوب ذهنی محکمی قرار دارد.
خودسوزی صفر
در طول چند ماه گذشته، مورجس 33 پوند از دست داده و به 197 پوند کاهش یافته است، که تقریباً وزن بازی او در طول نیم فنجان قهوه با تیم بیسبال UIC بود.
او غذاهای فرآوری شده و قند را از رژیم غذایی خود حذف کرده است و رژیم قرص روزانه او شامل پنج دارو و ده ها مکمل ویتامین به همراه یک قطره ید زیر زبان است.
مورجس یا 3 یا 4 مایل پیاده روی می کند یا روزانه 7 مایل دوچرخه سواری می کند و او و هلن سفر رفت و برگشت 5 مایلی جاده جان رینگلینگ را در مسیر خود خواهند داشت.
بیشتر اوقات آب یا چای سبز می نوشد. او مخفیانه یک جک دنیلز کمیاب و یک یا دو زنجبیل را سوار خواهد کرد. متخصص دومش به او گفت: “هی، ممکن است پنج، شاید 10 سال خوب باشی.”
مورگز میگوید: «من میخواهم زندگیام را ادامه دهم. “من برای خودم متاسف نیستم. چند هفته نگذشته است، اما به اصطلاح در گل و لای گیر نکرده ام.”
او اعتراف می کند که از همان اولین تشخیص “180 کامل” انجام داده است.
مورگز می گوید: «این مانند شرط بندی روی ورزش است. “شما فراز و نشیب خواهید داشت، اما ما در مورد زندگی صحبت می کنیم. وقتی به آن می رسد، من از مردن نمی ترسم.
“اما پیشرفت های بزرگی در درمان پارکینسون صورت گرفته است، و از آنچه من آموخته ام، فعال ماندن بسیار مهم است. می دانم که می توانم جلوی این را بگیرم. من روز به روز زندگی خواهم کرد، ببین 10 سال دیگر کجا خواهم بود.”
داروی عالی
در ماه ژوئن، مورجس به مدت یک هفته از لاس وگاس بازدید می کند و با کار یک شرکت شرط بندی ورزشی آشنا می شود. همانطور که شاراپان توضیح داد حتی اگر نوشتن بلیط ساعتی 17 دلار هزینه داشته باشد، Murges می خواهد یک یا دو سال “کار قانونی” را در صنعت ثبت کند.
خوانندگان معمولی ممکن است مورجس را به یاد بیاورند که در ژانویه 2022 در این ستون به شرح مختصری از دوران نوجوانی و دهه 20 خود پرداخته است، چه کسی برای Outfit در شیکاگو کتاب جمع آوری کرده و پول تحویل داده است.
او می گوید: «من هرگز به جرمی دستگیر یا محکوم نشده ام. “من واقعا خوش شانس بودم. این مقاله می تواند 100 سال در گوگل باشد و من آن را دوست دارم. زندگی من بود. اما میخواهم نوههایم ببینند که من قانونی در تجارت کار میکردم.»
مورجس می گوید سالانه 60000 نفر مبتلا به پارکینسون تشخیص داده می شوند و هدف او این است که یک الگوی مثبت برای هر کسی باشد که ممکن است احساس تنهایی، ناامیدی یا گیر کرده باشد.
او میگوید: «اگر میتواند به یک نفر کمک کند، «هی، این مرد همه چیز را دارد، و به کارهایی که انجام میدهد، انتخاب نمایشنامهها و انجام کارها نگاه میکند»، پس این مأموریت من است. «حفظ ایمان».
موج حمایت و تماسها و یادداشتهای دلگرمکنندهای که او از خانواده و بسیاری از دوستان دریافت میکند، تقریباً برای دومین بار در سال جاری میلادی، گریهی مرجس را در آورده است.
او می گوید: «بدون آن، مقابله با آن بسیار سخت تر بود. “این شگفت انگیز است. باور نکردنی. این به خودی خود یک داروی عالی بود.»